درجستجوی سعادت

درجستجوی سعادت

گذرگاه اندیشه
درجستجوی سعادت

درجستجوی سعادت

گذرگاه اندیشه

عکس نوشت




روی دیوار یکی از اداره ها نوشته ی بالا را زده بودند...به دلم نشست. همین
نظرات 7 + ارسال نظر
H.K جمعه 25 اردیبهشت 1394 ساعت 02:23 http://pangovan.blogsky.com/

استاد فدای قدو جواهر آسیات بشوم
هر چه در این متن بود در وصف شما بود!
من چاکر و ایادی اغلب بی اناف و بی منطق بودیم ولی شما ما را بخشیدید
ما همیشه انگیزه های پنهان داشتیم(شش مورد سوء قصد به جان شما، تلاش برا حذف شما از عرصه "وبلاگیه"). ولی شما با ما مهربان بودید!!
ما نیکی های دیروز و امروز شما را به سانِ هلزون فراموش کردیم ... ولی شما نیکو کار باقی ماندید!!

شما جات در آسمانهاست...اینجا چه کار می کنی؟

امیدوارم اکنون از عطوفت و مهربانی و بخشش و نیکوکاری من درس زندگی گرفته باشی
چی؟در آسمانها؟ پس نفارین تو بود که نزدیک بود امروز به آسمانها سفر کنم

باران جمعه 25 اردیبهشت 1394 ساعت 06:48

به به...سخنان باارزش "دکتر علی شریعتی"روحش شاد
فدای دلت :-* مهنازی من
:)قلبون اسماعیل روی لبت ((: :-*:-*:-* )
عارف قابل شما رو نداشت..عجیجم
ودر نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان تو و "خدا وند""است......

باران مهربانی ِ من
چندین و چند بار همان دیشب گوش کردم عارف را و لذت وصف ناپذیری بردم باز هم سپاس دوست عزیزم
دقیقا... هرآنچه هست میان ما و خدای ماست و لا غیر...

باران شنبه 26 اردیبهشت 1394 ساعت 00:05

چقدر خوش حالمان کردین....عارف....دوست داشتید
خانم مهناز جان ما امروز صبح از محل سکونت...سمت ولایت گلوله وار....حرکت نمودیم....جایتان بسیار بسیار خالی بود
هوا عالی...جاده ها فراوان سبز بینظیر...سرعت یشمی گلوله ...کلی تصاویر گرفتیم...بعد برایتان ارسال می نماییم...قربانت شوم...

از خوش سلیقگی شماست که آهنگ های انتخابی تان همیشه به دل می نشیند
ولایت خوش بگذرد بانو... از هوای پاک آنجا کمال استفاده را ببرید... بی صبرانه منتظر عکس های بی نظیر شما هستم (:*:*:*) این پرانتز شعر آقای سپانلو هم سوژه شده اینجا برای ما

باران شنبه 26 اردیبهشت 1394 ساعت 06:38

نظر من کووووو خانم مهناز

من قربان گریه های غولکی و دُرهای یمانی شما (:*:*:*)
نظراتتون نزد من محفوظه

باران شنبه 26 اردیبهشت 1394 ساعت 10:58

چراپس پوزخند می زندید!!مگر این پرانتز محترم..با تدارکات کامل....پذیرایی می نماید ازشما....بد است: ( :-*:-*:-*)ما عکس ها را روانه کردیم...فقط اشک های محبوسی مان غولکی بود...الانه واقعیست
خانم مهناز مراقب خود باشید... شما مینی بوس ندیدین....کاملا فرهنگی باشد

عکس هایتان رسید ... زبانم از تشکرات قاصر است... ممنونم بانو
اشک نریزید... با اشک های شما من هم اشک میریزم بعد با اشک های من دکتر هم گریه اش میگیرد و همه اینجا غرق می شویم
یک مینی بوسی بود که بی فرهنگی رو رد کرده بود اصلا خیلی بی شعوووووووووووور بود

باران شنبه 26 اردیبهشت 1394 ساعت 11:02

بله..ما سلیقه ی مان حرف ندارد....این خوش سلیقگی از دوستان خوب...درحد....عالیست مان هویداست
مهناز بانو! تو می خندی پُُرازلبخند میشم...

ای جان...لطف شما زیاد است
الان دوست دارم دوباره عارف بگوشم (:*:*:*)

باران شنبه 26 اردیبهشت 1394 ساعت 13:48

زبان تان ناصر است!!!؟این دگر چیست تصاویر ولایت قابلینداشت.
آه...دکتر
قربان آن شعووووورتان شوم....(شعور پرانتزی تان:-*:-*:-*)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.