درجستجوی سعادت
گذرگاه اندیشهدرجستجوی سعادت
گذرگاه اندیشهنظرسنجی
نظر شما درمورد روند وبلاگ نویسی اینجانب چیست؟
پیوندها
- آن روزی که دستان خدا مرا می نوشت
- عطرافشانی های یاس وحشی
- آسمان فیروزه ای زندگی آفرین
- دختری با سایز xs در غربت
- ماجراهای این روزهای مانا
- بعد از شب هزارویکم آیدا
- پنج دقیقه تا آشنایی
- درجستجوی سعادت
- خانوم معلم بندری
- روزهای پر از امید
- پرنیان سرد پندار
- آسمان قلب حنا
- باگریه خندیدن
- عطر برنج ممو
- همساده ها
- ابر ارغوانی
- مهربان بانو
- بهمندخت
- نارنجدونه
- ققنوس
- هنوز 2
- پنگوئن
- هنوز
ابر برجسب
زنگ تفریحجدیدترین یادداشت‌ها
همهبایگانی
- تیر 1395 1
- خرداد 1395 3
- اردیبهشت 1395 1
- فروردین 1395 1
- بهمن 1394 3
- دی 1394 3
- آذر 1394 3
- آبان 1394 4
- مهر 1394 2
- شهریور 1394 4
- مرداد 1394 9
- تیر 1394 6
- خرداد 1394 5
- اردیبهشت 1394 8
جستجو
آمار : 36620 بازدید
Powered by Blogsky
عکسانه چه عنوان نازی یاد مرغانه افتادم
مرغانه! :)))نگو که همشهری هستیم!
آی خوشم میاد به عناوین انتخابیم توجه میشه
مهناز خودم سلام علیکم
مهناز گلم سر تو بالا کن
مهناز خودم بوس بوس خوشاب
.
مهنازی
تی جان قوربان لاکو
می جوان لاکو..ناز دار لاکو...تی چومان بمیرم
.
اجاز خانم؟
ما کیسه دستانش رو
بعد استراحت
احازه خانم تیچر؟
هانیه برای ما لوچان میزنه
سلام به روی ماهتون
کیسه به دستش کرده صورتش رو خنج نزنه
اجازه میشه ترجمه کنید اینو؟
بله خانم مهناز
مهنازی
تی جان قور بان لاکو."فدای جان تو دخترم "
می جوان لاکو"قشنگ دختر من"
ناز دار لاکو" دختر نازِ دیار، خانه، سرا "
تی چومان بمیرم"برای چشات بمیرم "
ها خانم مهناز اینان ترجمه قربان صدقه رفتن..دختر خانه...در گویش گیلکی...
البته برای پسر خونه هم گویش مان..سنگ تمام گذاشته
ما چون طاقت گریه شما را نداریم.
وصد البته قفل شدن تان
بله خانم تیچر هانیه برای ما لوچان "چشم قره"زد
.
.
ما ناخن هاشو توتا "کوتا"می نماییم
شما به مرغانه چی میگین"تخم مرغ"
.
مهنازی این خرس ازچه دهانش باز است؟آیا از شعف؟یا سنگینی وزن شخص در حال استراحت؟
.
یک چای نداری زیر چار دقیقه ب ما تالف بنمایی
:-*:-*:-*
مرسی از این ترجمه ی بی نظیر بانو
اوه! پس شما هم به تخم مرغ میگید مرغانه!
یادتونه یک بار مرغانه ته چین پخته بودم عکسشو براتون فرستادم؟
به گمانم بازی دهان خرس برای ترسانیدن دیگران است تا مزاحم استراحت ایشان نشوند!
نه اهل خطه سرسبز شمال نیستم ولی عاشق طبیعت زیبا و زبان و مردمان یکرنگ شمالم. من اینجا تو تهران لای بتون و آهن و دودم. ولی خیلی دوست دارم مهناز گلم خیلی
.... تا بی نهایت
من چه خوشبختم دوستانی مثل شما دارم
بی نهایت ممنون از محبتتون نیره جون 
that was fascinating
I agree
خوشگله
خیلی هم خوشگله
به خوشگلیه شما
منم ازاینا می خوام
چشات خوشگله
منم یک خرس گنده ی سیاه سنگی می خوام! یعنی میشه؟
دلمان برایتان تنگولیده بود بانو جان این طور که از تاریخ پست ها می بینیم نه ما بوده ایم نه شما
الحمد الله که ایمیلتان را هم چک می کنید
اری؟
فدای دل تنگولیده ات بشوم
مرسی از حضورت 
بلی آن را هم هرازچندگاهی چک می نماییم عزیزم
چه جراتی خودش سپرده به یه خرس سنگی
خیلی فاز میده استاد
مهنازی م
دخمل ناز تپلی ام
کجایی دختر گل م
ما شما رو نمی بینیم چرا؟
عینهو غزال گریز پا شدین
مهنازی
بهتراز مایلی امی لی پری ام
اینجاستم مادر ...دارم در باغ قدم می زنم
خرس سنگی
ماهم گفتیم بزار شبیه مادر بزرگ دایی جان کوچیکه رو
کفش های من و واکس بزن...
دایی جان
خدا رحمت کنه اموات شما رو..مامان جان یه مادر بزرگی داشتند که..خیلی قربان صدقه دوتا دایی ها میرفت...البته یه چیزهایی که به خان دایی می گفت...به دایی کوچیکه نمی گفت
یک چایی تاه دم با نباتی قیچی..در اطاق رو باز نمودیم..دایی درحال نوشتن
ما_الهی من می خرس کوتاکِ ره بمیرم ،همش اونه فکر وذکر درس مشقه،الهی ننه تی دس انگوشتان ره بمیره خودکارب دسته...بدا بج بوجور باوریم می خرس جاغله ایته سورخ سب دسا دیم تره...الهی ننه تی لاکو دوخان جان ره بمیره.
ما_
دایی جان _برو بیرون...
ما_چشمم
پایین پله ها رسیدیم...صدای
مهنازی..خرس ی عسل بهار نارنج دوس داله
عجب بارون شیطونی!
دارم فکر میکنم مثلا خواهرزادم چنین حرکتی رو انجام بده برام چه حالی میده
خدا رحمت کند همه ی رفتگان را
این مجسمه زشت باید به سبکِ خلافت منفجر بشه
استاد ، ای شمس الشموسی... چهره بهتر از مایلی و کیِتی از پیدا نیست
کار به جایی رسیده که شیخ انبیایی قمرالقموری برای ما فتوا صادر میکند! فقیه شدی تو!
خوبه خوبه بازهم اشک بریز
ما ب جای شما فکر نمودیم
..بعد شما هم لابد یک پست می گذارید !!با این که یک لپ بیشتر ندارم.بی ارقاق بسیار شعف ناکم
ما تصویر بهتری نداشتیم
ها به جای اینکه به طرف بگن：آخر گند خودتو زدی!در گویش مان می گویند：آخر مرغانه خودتو کردی!
شما ذوق زده آغوش مبارک تان را می گشایید و یک پذیرایی (:-*:-*:-*)می نمایید.خواهر زاده محترم تان هم..از فرصت استفاده نموده..بسان راکد...لپ مبارک تان را از بیخ جدا نموده.
شایدم دو لپ مبارک تان
ببخشیدا مهنازی من
برادر زاده آتش نشان تان که
.
بارون شیطون خوب نیس خانم مهنازی اگه بره توی یقه مبارک تان..مالتیز ها رو خیس بنمایه...
آه مهنازی چسب ناک من
.
بله....مرغ مرغانه..اوردک مرغانه...غاز مرغانه..میلیجه مرغانه..
.
اجازه خانم میلیجه "گنجشک" هوژولو هستش.
.
کدوم باغ هستی مهنازجون؟
:-*:-*:-*
.
اجازه ؟تا صبونه حاظر بشه ما بیایم میز باسلقی
مرسی از این همه خنده که رو لبام کاشتی باران جانممممم
آی مهناز مهناز
تبدیل ب خرس جنگلی راستکی نمودی 
چهره ی بانمکی ات نمایان نیست
نکند این خرس سنگی
نکند او شما را به غار برده باشد
باااانو مهناز بیا به بلاک اسکای برگرد
به بدوی ی
آه بانو مهناز بهتراز سایروسی مابقی شعله گل رویی از خاطرمان
بیا مهنازی ام
اوه اوه من فدای چهره ی گریانت بشوم!
همین الان از باغ در اومدم بانو
تق تق(آیکن در باز نمودن)
چقدر شما به فکر دلس خوندنین
خاله مهنازی ؟بیام دوتا دستامو بزارم روی جف چشات دوازده مرتبه جهت ویازده مرتبه خلاف جهت عرقبه ساعت ماساچ 
هم برای خستگی چشای خوجل تون خوفه
هم هیچ وقت زیر چش سیا نمیشه
کم خوابی و
خاله مهنازی ما عادت داریم یه پرسش ازچند
خاله مهنازی گلم
میشه فرایند تهیه شیل گاگاعو
ای
لباساتونو اتو بزنیم 
سلام خاله مهنازی:براتون سیب پوست درفتیم "گرفتیم" با چنچال "چنگال"
الهی ما قربون خاله مهنازی
خاله همین طور که داریم برادون ماساچ..میشه ما ازتون سوال بپرسیم؟
نه
بریم.بیرون
خاله :-*:-*:-*بعد بریم
ای جونممم ... بدو برو کفشمو واکس بزن خاله
چرا وبلاگ تون جاسیساری نداره
آه
اگر!
مهناز
برگردد
تورو خدا سیساری نشید
