درجستجوی سعادت

درجستجوی سعادت

گذرگاه اندیشه
درجستجوی سعادت

درجستجوی سعادت

گذرگاه اندیشه

دلتنگ صدام

از آنجایی که سابقه نداشته نیمه شب کسی با من تماس بگیرد شب ها گوشی ام را بر روی سایلنت قرار نمی دهم . البته چند متری از خودم فاصله می دهم تا از آن اشعه هایی که می گویند مضر است دور باشم! ساعت یک و نیم شب گوشی ام با شماره ی ناشناسی زنگ می خورد... الو! بفرمایید! ...الو... به جز سکوت صدایی به گوش نمی رسد. چند ثانیه بعد پیامک می آید: دلتنگ صدات بودم بوووس.

من:

مزاحم مودبی بود. وقتی دید پیامکش را پاسخی ندادم او نیز ادامه نداد. اسمش را دلتنگ صدام! سیو کردم

نظرات 20 + ارسال نظر
Maryam جمعه 20 آذر 1394 ساعت 14:03 http://words-world.Blogsky.com

خخخخخ خیلی باحال بود!!!

باحالی از خودتونه

H.K جمعه 20 آذر 1394 ساعت 21:49

شاید کار "فرح بخش" بوده، یقین! یقین! که خودش بوده

فرحبخش ؟! او که پارسال قرار بود به دار مجازات آویخته شود! نکند که روحش بوده؟ شاید من مرده ام و خودم خبر ندارم! فرااااار

Maryam شنبه 21 آذر 1394 ساعت 12:30 http://words-world.Blogsky.com


باران شنبه 21 آذر 1394 ساعت 15:48

بله بله..ماهم با ایشان موافقیم!!گاهی دلتنگ صدای بامزه ی شما هستیم! اما نه دراین ساعت مذکور!!!به گمانم ایشان سرظهر دلتنگ صدات بودند...فلضا سرظهر بود پی اش را نگرفتن...،باقی ماجرا
القصه یه سوالی خیلی وقت است درمخیله مان..بسان ماهی سفره ی هفت سین ول میزند!!اما کمی ناک هستیم ازپرسش!!اما می پرسیم :خانم مهنازجان؟آدم دوست دارد هی ازشما پرسش نماید!ازآن پرسش هایی که می توان شاخه بالش وهی پرسش درپرسش و زمانی که شما پاسخ گوی پرسش هاهستین کلام تان را گسسته بنماید وبگوید"مهناز می خورمتا" ببخشید این از خوش مزه بودن کلام وصوت تان..ازآن جهت منظورمان است مهنازجان ؟شما درایام "کودکیه" تان مصارف" پستانک " داشتید آیا؟؟

.

مگر روح شماره گیری هم می نماید؟؟می آید کنار تان خانم مهناز..اما چه کسی دلش می آید مهنازی را که بسان بیبی نموده است بیدا نماید!!
پیامک ؟ یقین جبرعیل بود اماازچه با شیپور بیدارتان ننمود و...
ماناز

شما کافیست لب تر بنمایید بانو ... بنده کرور کرور صدای خوشمزه ام را تقدیم شما خواهم نمود
عجب پرسشی! فلسفه ی این سوال چه می تواند باشد؟
من به قربان این قوه ی تخیلتان بروم

یوکابد یکشنبه 22 آذر 1394 ساعت 13:28

سلام

درود

باران یکشنبه 22 آذر 1394 ساعت 22:00

خاله معلمی مانازی
چلا بوشی که اون مضاحم معدب نبشه براتون.. دوتا "وو"اشافه داله؟
الو؟
خاله مانازی
این یه سَبِج لم زی بود!؟
خاله مهنازی

فکر بکنم چون خیلی احساس صمیمیت بهش دست و پا داده بود!
مامی بارونی

همطاف یلنیز دوشنبه 23 آذر 1394 ساعت 09:50 http://rahi-2bare.blogsky.com/

سلام سلام
چه جالب! خوو منم یه دلتنگ صدام توی لیست دارم بعلاوه "مجیدکجاست" و "من مریمم"

سلام فاطمه جان .خیلی لیست باحالی داری روحم شاد شد

H.K سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 00:04

نه! "فرح بخش" پارسال به ضمانتِ حقوقی دادستانی "فرانسیه" آزاد شده...
ولی امروز به در خواست دادستانی "سلطنت سعودی" باز بازداشت شده و یقن که این بار به خاطر مزاحمت برای او که کیتی و مایلی(کهن) هم بهتر است به جوخه اعدام سپرده خواهد شد....
یقین! یقین! به عدالت ما اعتماد کنید...

حالا پیش از اعدام بگویید یک مصاحبه در برنامه ی "دیددرشب" ارائه دهد تا ببینیم چقدر سخنانش قابل اعتماد است
مایلی (کهن)!

باران سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 08:25

ازلطف کروری تان بسیارممنونم.
بیزحمت ریزدانه های مغزی اش را کم نمایید!!فقط B12 متعادل باشد
.
فلسفه ی طفره ازپرسش چیست؟
حقیقتش درخاطرمان هست آن بچه های دستکش پوش!!بعضی ها شان پستانک مصرفی هم بودن مامان جان گفتند:هرماه جهت مراقبتت به پزشک کودکان مراجعه می نمودیم...منتظر نوبت مان بودیم که..بچه ی هجده ماهه ای بهمراه والدینش وارد شد!یک عدد پستانک قرمز با دسه سفید.. هن هن کنان درشعف خوردنش!!هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که...راه فتاده روبه روی کودک..دسگیره سفید به دست!!جهت کشیدن!!توبکش آن مکش...هی هی..بلاخره با صدای مهیبی که از بزاق کودک وپستانک....کل سالن انتظار...بخندستن آن طفل معصوم کمی دورورش را نگاه...خواست گریه بنماید که..دوباره بگذاشتی سرجایش باز هن هن...
باسرعت صدوچهل طفل معصوم شکه شده بود!!ازواکنش صورت او...خنده ناک شدی..کودک هم بدید تو می خندی!!بخندید! ودست های کوچکش را دراز نمود وپستانک ازدستت بگرفت و سمت دهانت که... اوق ناک شدی!!
این دفعه بقدری کودک قهقه سرداد....کلی حضار
با دست های محکم فشرده شده روی دهان...سمت صندلی ات...که او پستانک بدست دنبالت
نامبرده 30ماهه بوده اکنون 48ماهه
القصه
تلفظ"چ" و"س" تان بسان امواج چهاردهم مرداد سال جاری ستشماهمیشه گوشه لپ تان ششیات مخفی می نمایید؟

جواب سوال خانم معلم.

چقدر خندیدم از این لحن نمکین شما :)))
فکر بکنم شما از بدو تولد سراپا نمک بودید بعد دست و پا در آوردید مامی بارونم
آخی...چهاردهم مرداد...چه یادتونه
بله بله اتفاقا بعضی بچه ها بودند این اطراف که اگر کیسه به دستشان نمی کردیم به لپ های کلوچه ای خود خنج می زدند

فرید سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 15:10 http://molkeasheghi.blogfa.com

سلام
ممنون از لطفت که بهم سرزدی.
خوبه به مزاحم یک نگاه طنزگونه داشتی.

سلام . خواهش میکنم.
بله البته اگر وقت بیشتری داشتم دلم می خواست طولانی تر و کمی هم با آب و تاب تعریف کنم که فرصت نشد

یوکابد سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 18:29

می تونی ایمل بدی مهناز؟؟؟؟؟؟؟

چندین و چند روزه با ایمیلم مشکل دارم عزیزم . نمی تونم پیام هامو بخونم . نمی دونم به خاطر سرعت نته یا چیز دیگه... در اولین فرصت بهت ایمیل می زنم بوکابد جانم

باران چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 14:07

مهنازی
ای که نمک شکربشد با صدات
ای که خزر نوش بشد با صدات
گوش خزر پیچ بدادی باصدات
خشم وخروشش ذوب بشد با صدات
سیو بنمای تو مهنازمن
"هست خزر دیووانه صدام"

.
.
چند ثانیه بعد
(:-*:-*:-*)
اجازه!؟ خمیردندون تمشکی خوبه..بعد برویشمی

آخ جووون یک شعر مخصوص خود خودم
مرسی عزیزمممم

بهمندخت پنج‌شنبه 26 آذر 1394 ساعت 02:07

سلام مهناز جونم
تو چقدر خوبی
در اینستاگرام هستی؟؟
اگر هستی این ادرس منه
marjaa.n
فکر میکنم دیگه نمیتونم وبلاگ بنویسم :(

سلام بهمندخت عزیزم . لطف و خوبی از خودته
چه بد شد که ننوشتنت رو قطعی کردی و البته چه خوب شد که در اینستا می بینمت

Maryam جمعه 27 آذر 1394 ساعت 19:51 http://words-world.Blogsky.com

سلاااام عزیزم
دلم برات تنگ شده بود
خوبی؟
برام دعا کن!!مشکلی نیس ولی نیازمند یاری بیشتر خدا هستم!!

سلام مریم جان. لطف داری ...
بهترین ها رو از خدا برات آرزو میکنم و انشاله به اونچه در دل و نیتت هست برسی.

باران پنج‌شنبه 3 دی 1394 ساعت 08:25

آخ جون؟شعر مخصوص ؟خانم مهنازتمام اکوسیستم خزرنابود بشد باصدات!!
محیط بان مش صفر؟لطفا دس بندبردستان مبارک مهنازی
خانم مهناز چرا آخه اینجوری شد
بله می گفتیم:طبق تحقیقات محطی زیستیه ازمرداد سال جاری تا کنون کلی خصارت به کاسپین زدین!!
خانم مهناز متهم ردیف اول..برهم زننده اکویی و سیستماتیک می بایستی یک عدد ازآن قلوه ی مبارک را بفروخته ودرحساب ابوفتح دوران ساز بریخته جهت مصارف کریس مسی ...
اگرهم اعتراضی دارین خانم مهناز بروید دم در جگرکی..از همان آقایی که بگفته بود..کامند بانکیه هستید..بپرسید کدوم بانک؟؟ سپس بروید بالاسر واحد ارزی... "دایره حقوقی "
بهرحال اداره خودتان است دگر...به امورهمکاران رسیدگی
هاا..اگربانکیه فردا شاغلید که چه بهتر!!ازآنجا مستقیم قلوه به ارز تب دیل گروه خونی تان A+بود خانم مهناز
.
خانم مهنازی بیزحمت سفارشیه جاپا را هم حساب وارسال..اوه..راستی خانم مهناز؟شما چندم ها حقوقی دریافتید؟
سال نو میلادی موبالت مهنازی بهتراز نیکی ام گل:
.
خانم نیکی کریمی منظورمان است..قربان پیشانی مبارک تان مهنازی جان

مانازمانازماناری ام دلمان سیرترشی بودهمش ا مهنازی ششیاتی ام
(:-*:-*:-*)
ببخشید ماشمارواذیت می نماییم
یعنی تای تانیک به ایمیل تون خورده

خدایا ! یعنی شما همه ی این اطلاعات را از من به خاطر دارید؟ طیب الله
گفتی حقوق فعلا یک چیزی هم از جیب گذاشتیم همین خووووبه... خدایا شکرت
ایمیل باز نمیشد پیام هام

باران شنبه 5 دی 1394 ساعت 11:35

یعنی چی؟یعنی چی ؟
همه اطلاعات دخترشان را دارند!!مانیزهم
ببینم اصلا شما چرا سوغاتیه خانم هدیه از کیش رو استفاده نمی نمایید

اجازه؟

عصبانی نشیدمامی بارووون من می تلسممم

باران دوشنبه 7 دی 1394 ساعت 09:22

خاله مهنازی سعدی علیه رحمه بگفته :به زندان قاضی گرفتاربه/که درمنزل بسانه مهنازخنده.
http://www.axgig.com/images/27848088776916316213.jpeg

مهنازی بهترازاین و "عامل "بخند مان

از قدیم الایام گفتن بخند به روی دنیااااا تا دنیا به روت بخندهههههههه
عکسهای ارسالی ات را عشق است بانو

باران چهارشنبه 9 دی 1394 ساعت 08:46

توعزیز ترین عزیزی خانم مهنازتوبه عمق ملکوتی
http://www.axgig.com/images/68632178106728867858.jpg

ناز نفست مهناز جون بجای "تونبض جاده " اش...یه ترک نرگس دار...بخونین که بهاربرگشتهخونه ی آقاجون
http://www.axgig.com/images/95322204700287455807.jpg

آی مهنازیِ برتر ز لطافت بهاری ام
شما وقدیم الایام رو

چه جالب! دیشب هم دخترعمه ام برای آقاجون گل نرگس آورده بود!
مرسی از این گلهای زیبا....خیلی عزیزید

باران جمعه 11 دی 1394 ساعت 23:13

دست دختر عمه شما درد نکنه ما یاد دختر عمه وبچه هاش فتادیم!میس وات...
انه مهناز فدا یو مدا انته مهنازشباب وجمیل
http://www.axgig.com/images/54133299859485414173.jpg

عصری جایتان بسی خالی بود مهنازی ام
مهنازی مودب تر ما عزیز

بارون نم نم جای من خالی دشمنت فدایم شود بانو. یو آر یانگ& بیوتیفول توو

باران چهارشنبه 16 دی 1394 ساعت 12:18

موقع عکس اندازی به قول شما...میشه پرنده باشی پلی بود!!
یقین!جای شماخالی
همان طور که خودتان بهتراز ما میدانید ؛انسان ها از نگاه دکتر شریعتی به چهار دسته تقسیم شده اند.شما هم سوم!و هم چهارمِ شگفت انگیز هستید!ولاغیر.
.
یو آر بیبی مهنازی ما
وری نایس توو ولیکن ما شمارا غاز غازی ونازنازی

ای جان! همون آهنگی که دوسش دارمممم
عاشقتم بانوووو

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.