درجستجوی سعادت

درجستجوی سعادت

گذرگاه اندیشه
درجستجوی سعادت

درجستجوی سعادت

گذرگاه اندیشه

عکاسی شما 4

 

اگر به یاد داشته باشید یک قسمتی را در  وبلاگ  سابقم به "عکاسی های شما" اختصاص داده بودم که با توجه به وقفه ی طولانی پیش آمده توسط بلاگفا این برنامه با تاخیر مواجه شد و البته طی همین وقفه ی ایجاد شده متاسفانه عکاسی های قبلی شما  هم به رحمت ایزدی پیوست. درهرحال، هم اکنون شما را به دیدن چهارمین قسمت این بخش از برنامه که توسط دوست خوب و خواننده ی قدیمی و عزیز وبلاگم  "زهرا " عکاسی شده دعوت میکنم ...امیدوارم لذت ببرید که حتما همینطور است :)

  

 

 

 

 

 

 

 

  

 

  

برای دیدن عکسها در سایز واقعی بر روی آن کلیک رنجه فرمایید:)

 

 

 

پیشنهادانه : شما هم اگر مایل باشید می توانید عکس های پر از انرژی  که با دستان توانمند خود گرفته اید را برایم بفرستید تا هفته ای یک بار ، یک پست را با عنوان "عکاسی شما"در این وبلاگ با نام و آدرس خودتان اختصاص دهم:)

مهناز شنبه 3 مرداد 1394 ساعت 15:39
نظرات 12 + ارسال نظر
باران شنبه 3 مرداد 1394 ساعت 17:31

عکس شماره ی 1....لاله های واژگون... ماجین ها مولچه شدن

عکس شماره ی 2....یه باغ..پر از شکوفه های سیب..با فرشی از گلهای زرد خیلی فاز داره سرصب..گشت گذاردرشوهمین طور گم شدن درش


عکس شماره ی3...یه جاده...دوطرفش باغستان...کوه برف دار..آسمون آبی...وعطر شکوفه های سیب

عکس شماره ی 4...شکوفه ی صورتی رنگ زیبا: به گمانم هلو باشه

عکس شماره ی 5...انعکاس نور...رنگین کمون...صدای اون فضا

دست گلت درد نکنه "خانم زهرا"

خانم مهنازی عزیز بابت دید خلاقانه تان واحساس خوبی که از یکا یک...تصاویر در ما ایجاد نمودید..روی چون بهتر از مایلی تان را :-*:-*:-*سپاس از شما
خانم مهناز..ما احساس نمودیم...این باغ شب های پرستاره ای دارد...یعنی ستاره ها را می شود چید
دوست خلخالی مان زهرا جان...همسایه مان گفتند：در ولایت ما می شود شب ها ستاره چید

مچکرم از توجهت عزیزم و مرسی از تفسیرهای دلنشینت:*
پس شما هم زهرا خانوم دارید :)

باران شنبه 3 مرداد 1394 ساعت 22:55

ها...خانم مهنازی..ایشان همساده خانه ی پدری مان هستند：)ما خیلی نگاه عکاسی زهرا خانم شما را دوس داشتیم
خانم مهنازی برام دولبین تپلو... مروارید دالین بلفوشیم

زهرای شما هم باید دیدگاه زیبایی داشته باشد:) من هم دوست دارم نگاه عکاسی شان را البته عکسهای شما هم همیشه زیبا و دلچسب است بانو دلتان می آید من بی مروارید بمانم ؟

H.K یکشنبه 4 مرداد 1394 ساعت 03:17 http://pangovan.blogsky.com/

من باز آمده ام با تکیه بر همان "عهد" پیشین!
منم می خام بازم شرکت کنم.... با سری جدید عکس های "ببری جان"
استاد یک چیزی را می خواهم بگویم ولی خوا هشا نگران نشو
خواهش کردم، چا کران تحمل دیدن اشک و اندو در صورت "شمس ال شموسیت" را ندارند
فاکس نیوز گفته "مفتی جون" در شرف اتحال جانگداز است

خوش آمدی :) در مفاد آن "عهد"نامه ی پیشین آمده بود هر کامنت باید مملو از تشاویق و تحاسین بوده باشد تا مورد تائید استاد بزرگ بهتر از چخوف قرار گیرد. اوه! ببری خان جان!جیــــــــغ بنفــــــش! شما بفرستید عکسهایتان را من چشم بسته و با چشم دل آنها را در وبلاگم می گذارم !
من فقط نگران خنجیده شدن صورت " قمر ال قمور "ی هستم نه چیز دیگر!

H.K یکشنبه 4 مرداد 1394 ساعت 03:27 http://pangovan.blogsky.com/

من باز آمده ام با تکیه بر همان "عهد" پیشین!
منم می خام بازم شرکت کنم.... با سری جدید عکس های "ببری جان"
استاد یک چیزی را می خواهم بگویم ولی خوا هشا نگران نشو
خواهش کردم، چا کران تحمل دیدن اشک و اندو در صورت "شمس ال شموسیت" را ندارند
فاکس نیوز گفته "مفتی جون" در شرف اتحال جانگداز است

دوبل کامنتر شدی تو!

زهرا دوشنبه 5 مرداد 1394 ساعت 09:44

سلاااااام چه قدر جالب داشتم فکر میکردم بیام لینک عکسارو برات بذارم که نخواهی دوباره آپلودشون کنی .دیر رسیدم. سپاااااس از توجه هاتت!!! به مخاطبین وبلاگ سپاس از زیبا پسندیت
این عکس ها گوشه ای از بهار سمیرم است .و دقیقا همونطوری که باران گفتن شب ها توی این باغ سیب تو دامنه ی دنا دور از نور شهر حس میکنی مثل مسافر کوچولو لبه کره زمین ایستادی و میتونی ستاره بچینی
عکس آخر هم آبشار معروف سمیرم که تو خشکسالی و بی مهری مردم داره پیر میشه

سلام زهرا جان ..چقدر خوبه که دلهامون به هم راه داره من از شما سپاسگزارم بابت فرستادن عکسهای زیبا و چشم نوازت سمیرم باید جای زیبایی باشه که من تا به حال نرفتم...انشاله قسمت ما هم بشود
راستی بعضی از دوستان در وبلاگ بلاگفایم نظراتشان را ابراز کردند درمورد عکسهایت

باران چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 07:26

مچکریم از تمجید تان
والا دوستان مان چون شما بسیار دانا....وبسیار دوست داشتنی هستند
فقط ما بقول دایی
از خانم زهرا هم بابت توضیح شان مچکریم...
سیب سمیرم
خانم مهناز
نه
ما دلمان نمی آید ملوارید هایتان
فقط مراقب شان باشید...خوب میس وات بزنید
:-*:-*:-*

قربان شما دوست مهربان سحرخیز

ریحانه.ر چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 14:39

وایییی خدایا چه عکس های خوشگلی
دست عکاسش درد نکنه

ریحانه!
مرسی از نظرت عزیزم

ریحانه.ر چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 15:37

خواهش می کنم بانو

چه خوبه که هستی :)

ریحانه.ر چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 17:36

چه خوبه که شما اینقدر خوبی

خوبی از خودته که من رو اینطور می بینی ریحانه جان...

ریحانه .ر چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 17:58

یاد اون جوکه افتادم که می گه ما ایرانی ها به هم ایمیل می دیم بعد برای هم زنگ می زنیم می گیم ایمیلتو چک کن
منم هی میام ببینم اگه اینجا نظرم تائید شده یعنی پشت سیستم واحتمالن ایمیلشم چک کرده برم ایمیلمو چک کنم
ما ایرانی ها موجوداتی هستیم عجیب

:)) من الان در راه رفتن بر سر کار هستم و دارم کامنت ها رو چک میکنم:دی

مداد مست جمعه 9 مرداد 1394 ساعت 11:52 http://medademast.blogfa.com/

من اونور نوشته بودم اولی و آخری رو بیشتر دوست داشتم. امروز باز از اینجا رد میشدم با خودم گفتم چرا اولی و آخری رو بیشتر دوست دارم ؟
فهمیدم دلیلش کوه هست. چیزی که همیشه دوستش داشتم و دارم. تو عکس اول و آخر کوه رو میشه دید و حس کرد و به همین خاطر اونارو دوست داشتم

البته در خوش سلیقه بودن شما هم شکی نیست

زهرا شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 19:38

مرسی از نظر همه.

همه متشکر از عکسهای شما :)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.